راه های بی خیالی چیز عجیب و غریبی نیست ولی حتما باید برای بیخیالی روش های رسیدن به ان مرحله از آرامش را یاد بگیرید. این مطلب نکات خوبی را در اختیار شما قرار داده که به شما کمک میکند تا راه های بی خیالی را تمرین و تجربه کنید.
بیخیالی چیست؟
بیخیالی آن حسی است که سبب میشود فرد چیزی را که نمیتواند کنترل کند، رها کند. فرد بیخیال لزوما با تمام جزئیات کوچک روزانه اذیت نمیشود و این هنر را دارد که امور غیرقابلکنترل را رها کند و برای آنها عصبانی نشده، استرس نگیرد و دچار غم نشود.
تعریف بیخیالی
شاید کلمه بیخیال دارای نوعی بار منفی باشد. ممکن است شما با شنیدن این کلمه به یاد کسی بیفتید که هیچ چیز در زندگی برای او اهمیت ندارد و زندگی خود را با بیتوجهی و بی خیالی نسبت به همهچیز میگذراند. اما بی خیالی را نباید به هیچ عنوان با بیتوجهی اشتباه گرفت. مثلا فکر کنید شخصی هیچ توجهی به وزن خود نداشته باشد و مدام در حال اضافه وزن و به خطر انداختن سلامتی خود باشد.
این شخص بیخیال نیست، بلکه بیتوجه است. شخص بی خیال اموری را که دخالتی در آنها ندارد رها میکند و همین نکته، کلید خوشبختی او میشود. قبل از آنکه به بخش بعد برویم، پیشنهاد میکنیم خلاصه کتاب هنر شاد زیستن را از دست ندهید. راهکارهای این کتاب به بیخیالی و داشتن زیستی شادتر کمک میکند.
اهمیت بیخیالی
شما بهتر از ما میدانید که فکر کردن به برخی از اتفاقات زندگی که از کنترل ما خارج هستند، تا چه اندازه وقت، انرژی و حس آرامش را از زندگی ما میگیرند. همه این عوامل سلامت جسم و روان ما را تحت تاثیر قرار میدهد؛ بهطوریکه با فکر و خیال بیش از حد به آنها ممکن است حتی آینده خود را نابود کنیم.
پس اهمیت بیخیالی و رها کردن این اتفاقات اینجا بیشتر از هر زمان دیگری مشخص میشود. بی خیالی در امور غیر قابل کنترل، به شما کمک میکند تا زندگی شادتر و سالمتری را تجربه کنید.
چطور بی خیال باشیم
به هنگام عصبانیت یا هنگام تحریک از نظر احساسی ممکن است شنیدن جمله “بی خیال باش!” بیشتر باعث عصبانیت شما شود؛ اما بایستی توجه داشته باشید که این کار در برخی از مواقع بهترین کاری است که می توانید انجام دهید.
به عنوان مثال وقتی با یکی از اعضای خانواده خود در مورد موضوعی به اختلاف برخورد کرده و بحث می کنید، اگر بحث به مشاجره و نزاع لفظی رسید بهتر است توضیحات معقول خود را ارائه کرده و بی خیال باشید.
شما نمی توانید اعضای خانواده و به خصوص پدر و مادر خود را کنار گذاشته و با آنها قطع رابطه کنید؛ پس بهتر است بی خیال بحث و جدال شوید و اجازه دهید زمان مشکل را حل کند.
این موضوع در مورد مسائل کاری و تحصیلی نیز گاها صحت دارد. شما زمانی که با یک همکار، مدیر، استاد یا یکی از کارکنان واحد آموزش در دانشگاه دچار اختلاف می شوید،
بهتر است عصبانیت خود را کنترل کنید و بی خیال باشید. در این حالت بهتر می توانید مشکل را حل کنید. ضمن اینکه از پیامدهای بعدی ادامه بحث، فکر و خیال و … نیز در امان می مانید.
چرا باید یاد بگیرید که بیخیال شوید؟
شما را نمیشناسم، اما مطمئنم که زندگی شما هم شرایط مشابهی دارد. شما احتمالا شریک زندگی، دوستان، سرگرمی و شغلی برای کسب درآمد دارید. والدینی که مدام با شما تماس میگیرند و از شما میپرسند که چه زمانی به آنها سر میزنید.
از طرف دیگر، فقط ۲۴ ساعت در روز فرصت دارید. اگر زمان مورد نیاز برای خوابیدن، حمام کردن، رانندگی و همه چیزهای کوچک دیگری را که برای زنده ماندن لازم است کم کنیم، در واقع زمان در دسترستان کمتر هم هست. اجازه دهید سوالات زیر را از شما بپرسم:
هر روز چقدر زمان صرف نگرانی در مورد اینکه دیگران در مورد شما چه فکری میکنند، میکنید؟
چقدر زمان صرف روابطی میکنید که از ابتدا محکوم به فنا بودند؟
چه مدت از روز خود را صرف چت کردن با دوستان در شبکههای اجتماعی در مورد چیزهایی میکنید که اصلاً مهم نیستند؟
از روز خود را صرف جلب رضایت دیگران میکنید؟
چه مدت از روز خود را صرف کار روی چیزی میکنید که منطقی نیست؟
با بررسی جواب خود به سوالات بالا متوجه خواهید شد که تا چه اندازه زمان محدود خود را صرف مسائل بیاهمیت میکنید. به همین دلیل باید یاد بگیرید نسب به مواردی بیخیال شوید تا بتوانید زمانی برای توسعه فردی و پیشرفت خود داشته باشید.
مزایای بیخیالی
اگر میخواهید بهرهوری بیشتری داشته باشید، زندگی معناداری داشته باشید، احساس خوبی نسبت به خود داشته باشید، باید مهارت بیخیالی را یاد بگیرید. بیخیالی با مزایای زیر همراه است:
نگرانی کمتر: زمانی که کارتان اشتباه پیش میرود یا افراد به گونهای عمل میکنند که با درک شما از جهان همخوانی ندارد، لجاجت به خرج دهید. بیخیالی، شما را از انواع افکار رها میکند و به شما کمک میکند تا بفهمید که مردم متفاوت هستند و نمیتوانید انتظار داشته باشید که همه آنها مانند شما فکر کنند.
به چیزهای کمتری نیاز خواهید داشت: ما هزاران چیز میخریم تا بتوانیم دیگران را تحت تأثیر قرار دهیم. در واقع، هیچ کس به شما اهمیت نمیدهد و برایش مهم نیستید. هنگامیکه این را فهمیدید، شروع به حذف چیزهایی خواهید کرد که واقعاً به آن نیاز ندارید. چیزهایی که هم در خانه و هم در سر شما فضا را اشغال میکنند.
بیشتر دوست داشته خواهید شد: ما هر چند وقت یکبار چیزهایی را میگوییم یا کارهایی را انجام میدهیم فقط با این قصد که دیگران را راضی کنیم. هنگامیکه بر مهارت بیخیالی مسلط شدید، در نهایت به طور طبیعی عمل خواهید کرد. مردم به خاطر خودتان شروع به دوست داشتن شما خواهند کرد. نه به خاطر کسی که سعی میکنید باشید.
اینها تنها بخشی از مزایای بیخیالی هستند. هنگامی که متوجه شدید چه چیزی مهم است، چیزهایی که مهم نیستند و هیچ ارزش واقعی به زندگی شما نمیافزایند را کنار خواهید گذاشت.
۸ مورد از راههای بی خیالی
زندگی جزئیات ناراحتکنندهای دارد که ما نمیتوانیم هیچ دخالتی در آنها داشته باشیم و کنترلشان از عهده ما خارج است؛ با این حال مدام روی مغز ما رژه میروند و ما را از چشیدن طعم لذتبخش زندگی باز میدارند. دوست دارید از این جزئیات رها شوید؟ ۸ نکتهای را که در ادامه برای شما آوردهایم، سرلوحه زندگی خود کنید.
۱. ریشه کمالگرایی را در خود بخشکانید
هیچکس کامل نیست! این جملهای است که بارها شنیدهایم اما باز هم افرادی وجود دارند که تا پای جان برای رسیدن به کمال و مثبت اندیشی در همهچیز تلاش میکنند و از آنجایی که جمله ابتدای پاراگراف کاملا صحت دارد، در نهایت نمیتوانند به کمال مطلوب برسند. همین امر سبب میشود هیچگاه از خود راضی نباشند و خود را سرزنش کنند.
از آنجایی که رسیدن به کمال دستنیافتنی است، مانع شادی و لذت شما میشود. برای رهایی از این حس کتاب غلبه بر کمال خواهی را در بوکاپو مطالعه کنید.
۲. گاهی وقت خود را به بطالت بگذرانید
در این بخش میخواهیم کمی در ستایش بطالت برای شما بنویسیم! اگر فکر میکنید گاهی هیچ کاری نکردن باعث میشود آدم بیهوده و بیخاصیتی شوید؛ یا اگر هنگامی که هیچ کاری نمیکنید، مدام خود را سرزنش میکنید و عذاب وجدان میگیرید، بهتر است از این کار دست بردارید.
گاهی هیچ کاری نکردن و تنها برای خود بودن به شما کمک میکند تا آرامشی دریافت کنید که به بیخیالی شما کمک میکند. نگران بطالت نباشید. گاهی باید هیچ کاری نکنید تا در زمانهایی که کاری انجام میدهید، هم بهرهوری بالاتری داشته باشید و هم احساس آرامش بیشتری کنید. ب
۳. عوامل استرسزا را شناسایی کنید
استرس آفت بیخیالی است. پس یک دفترچه بردارید و هر چیزی را که حس میکنید سبب استرس در شما میشود، یادداشت کنید. سپس با استفاده از این دفترچه تا جایی که ممکن است عوامل استرسزا را از خود دور کنید. اگر شما هم از دست استرسهایی که دارید کلافه شدهاید، کتاب مدیریت استرس برای شما نوشته شده است.
در عوض شناسایی کنید که چه عواملی سبب احساس شادی بی خیالی در شما میشوند؟ زمان بیشتری از وقت خود را به این عوامل اختصاص دهید و بیخیالی شیرینی را در زندگی خود تجربه کنید.
۴. خشم خود را کنترل کنید تا رستگار شوید
گاهی موقعیتهایی پیش میآید که نشان دادن واکنش درست را برای همه ما سخت میکند. همه ما در زندگی خود در این موقعیتها قرار میگیریم و خشم خود را طوری خالی میکنیم که احتمالا آخر ماجرا همه چیز به ضررمان تمام میشود. شاید کنترل فوری عصبانیت سخت باشد، اما شما میتوانید هنگام عصبانیت ۱۰ ثانیه سکوت کنید، نفسهای عمیق بکشید و سپس واکنش نشان دهید.
این کار، هم به شما کمک میکند تا کنترل خودتان و اوضاع را به دست بگیرید و هم در درازمدت سبب ایجاد حس بیخیالی در شما میشود. اگر تمایل دارید با راهکارهای دیگر کنترل خشم آشنا شوید، شادمگ را بخوانید. این کتاب به شما یاد میدهد قبل از آنکه دیر شود، افسار خشم خود را به دست بگیرید.
۵. یاد بگیرید خودتان را دوست داشته باشید
از شما تنها ۱ ورژن در این دنیا وجود دارد و این شگفتانگیز است. پس خودتان را دوست داشته باشید. این دوست داشتن خود نه تنها در بی خیالی، بلکه در همه جنبههای زندگی به کمک شما میآید تا طعم زندگی شیرین را تجربه کنید. پس خودتان را بپذیرید. روی نقاط قوتتان تمرکز کنید و همیشه به خود یادآوری کنید که منحصربهفرد هستید.
۶. تمرین کنید که شکستهای خود را بپذیرید
احساس شکست در زندگی ناراحتکننده است. این را همه میدانند و تأیید میکنند. اما مگر همین شکستها نبود که باعث شد برادران رایت تلاش خود را بیشتر کنند و هواپیما را اختراع کنند.
اگر آنها از شکستهای خود ناامید میشدند، قطعا در حال حاضر هواپیما اختراع شده بود. اما توسط فرد دیگری که از شکستهایش درس میگرفته و ناامید نمیشده. و ما حالا نام او را میشناختیم نه براداران رایت. پس شکستهایتان را بپذیرید و با رها کردن اتفاقات گذشته و یک حس بیخیالی شیرین، منتظر موفقیتهای آینده خود باشید.
۷. شکرگزار باشید
یکی از سادهترین و در عین حال موثرترین روشها برای رها کردن اتفاقات ناگوار و بیخیالی، شکرگزاری است. نوشتن چیزهایی که برای آنها شکرگزار هستید و تبدیل این کار به یک عادت روزانه، باعث میشود زندگی را به خود و اطرافیانتان راحتتر بگیرید، بی خیال باشید و قدردان زندگی خود شوید.
۸. در لحظه زندگی کنید
در لحظه زندگی کردن بسیار سخت است. بیشتر ما یا در اتفاقات گذشته ماندهایم و حسرت آن را میخوریم. یا در اضطراب شدیدی برای آینده نامعلوم خود هستیم. هر ۲ اینها سبب میشود اکنون خود را از دست بدهیم و حس استرس و اضطراب زندگی ما را فرا بگیرد.
اما اگر میخواهیم به یک نوع بی خیالی از جنس آسودگی و آرامش برسیم، یکی از بهترین راهکارها، رها کردن گذشته و آینده و زندگی در اکنون است.
بیدقتی در مقابل بیخیالی
استفاده از بی خیالی و بیدقتی به جای یکدیگر یک اشتباه رایج است زیرا هر دو کلمه به مراقبت مرتبط هستند. با این حال، بین بی خیالی و بیدقتی تفاوت زیادی وجود دارد و هرگز نباید به عنوان مترادف استفاده شوند.
بی خیالی نشان دهنده رهایی از اضطراب یا نگرانی است در حالی که بیدقتی نشان دهنده سهل انگاری و بیمسئولیتی است.
بنابراین، بی خیالی بار مثبت دارد در حالی که بیدقتی بار معنایی منفی دارد. این تفاوت اصلی بین بی خیالی و بیدقتی است.
یک فرد بیدقت اغلب به عواقب اعمال خود فکر نمیکند. به عنوان مثال، دانستن اینکه یک گلدان گران قیمت روی میز وجود دارد، اما همچنان میز را بدون برداشتن گلدان جابجا کنید، نمونهای از رفتار بیدقتی است یا گفتن هرچیزی بدون در نظر گرفتن احساسات دیگران نمونه دیگری از رفتار بیدقت است.
چیزهایی که باید در مورد آنها بیخیال باشیم
تا به اینجای مقاله با بیخیالی و مزایای آن آشنا شدید. حتما حال میخواهید بدانید که در چه مواردی باید بیخیال باشید تا زندگی شادتری داشته باشید و در عین حال به عنوان یک فرد بیدقت و بی مسئولیت شناخته نشوید.
در ادامه برخی از مسائلی که باید نسبت به آنها بیخیال شوید، آورده شدهاند. با بیخیالی نسبت به این موضوعات میتوانید استرس و بار ذهنی خود را کاهش دهید.
۱. آنچه دیگران فکر میکنند
بر اساس آهنگ خودتان برقصید. احمقانه رفتار کنید یا هر کاری را که باید انجام دهید، اما آنچه را که دیگران فکر میکنند را قبول نکنید.
این زندگی، تصمیمات و انتخابهای شماست. دیگران دوست دارند قضاوت کنند، اما فقط خودتان هستید که میتوانید خود را تعریف کنید. وقتی بیش از حد به حرف دیگران اهمیت میدهید، برای آنها زندگی میکنید نه برای خودتان.
۲. اشتباهات گذشته
همه ما در زندگی اشتباهاتی میکنیم و خود را به خاطر آنها سرزنش میکنیم. با این حال زندگی همین طور میگذرد. به خودتان سخت نگیرید. بپذیرید که همه گاهی اشتباه میکنند. یاد بگیرید بیشتر اوقات خود را ببخشید و از اشتباهاتتان درس بگیرید.
۳. شکست
کلمه بزرگ “شکست” چیزی است که همه از آن میترسند. اگرچه ترس از شکست مفهوم ترسناکی ندارد. این بستگی به نگرش شما نسبت به شکست دارد. اگر شکست را پایان راه ببینید، برای همیشه بدبخت خواهید شد.
شکست را به عنوان یک منحنی یادگیری، یک فرآیند آزمون و خطا ببینید. آن را به عنوان دوست خود ببینید. شکست خوردن مشکل بزرگی نیست مگر اینکه خودتان اجازه دهید، بزرگ شود.
۴. چیزی که ندارید
انسان به جای فراوانی، بر روی کمبودهایش تمرکز میکند، که این برای احساس بی خیالی مناسب نیست. ما روی چیزهایی که نداریم تمرکز میکنیم و در نهایت احساس محرومیت میکنیم. این نوع تفکر به هیچ وجه به شما کمک نمیکند. فهرستی از تمام چیزهایی که در زندگی دارید و قدردان آنها هستید تهیه کنید. همیشه دیگرانی وجود خواهند داشت ک یا بیشتر و یا کمتر از شما خواهند داشت.
۵. “چه میشود اگر“
میتوانیم خودمان را با نگرانی در مورد آنچه ممکن است در آینده اتفاق بیفتد دیوانه کنیم. هیچکس نمیتواند آینده را پیشبینی کند، و هیچ فایدهای ندارد که خود را در مورد چیزهایی که ممکن است هرگز محقق نشوند، شکنجه کنید. به خود یادآوری کنید که این نوع نگرانی، انرژی شما را تلف میکند و حواس خود را پرت میکند. با نگرانیتان روبرو شوید، اگر میتوانید کاری را در لحظه حال انجام دهید، آن را دنبال کنید. در غیر این صورت، حواس خود را پرت کنید و نگرانی را کنار بگذارید.
۶. افکار “من خوشحال خواهم شد که …”
وقتی باور داشت باشیم تا زمانی که اتفاقی بیفتد خوشحال نخواهیم شد، عملاً زندگی خود را تا زمانی که آن رویداد اتفاق بیفتد، به حالت تعلیق در میآوریم. آرزوی زمانی دور را داشتن باعث هدر رفتن زندگی فعلی و لحظات گرانبهای آن است.
بیشتر در لحظه باشید و کمتر به شاد بودن در آینده اهمیت دهید. تصمیم بگیرید که خوشحال باشید. خوشبختی یک مقصد نیست، مسیر سفر است.
۷. پشیمانی
پشیمانی بخشی از زندگی است. گذشته قابل بازگرداندن نیست، بنابراین بهتر است به کارهایی که در زندگی انجام دادهاید از نظر فلسفی نگاه کنید. چیزی ازش یاد گرفتی؟ اگر یاد گرفتید که دیگر هرگز این کار را انجام ندهید یا روشی متفاوت را امتحان کنید، نتیجه مثبتی خواهید داشت. آنچه را که قبلاً پیش آمده است بپذیرید، خطای انسانی را در نظر بگیرید و ادامه دهید.
۸. طرد شدن
بسیاری از ما آنقدر از طرد شدن میترسیم که در منطقه راحتی خود میمانیم و هرگز صمیمیت واقعی را تجربه نمیکنیم. هر چه بیشتر از ترس پنهان شوید، ترس بیشتر میشود. به خود نشان دهید که میتوانید احساسات خود را بیان کنید و با عواقب آن زندگی کنید. به این ترتیب ترس از طرد شدن را غلبه خواهید کرد و احساس بی خیالی بیشتری را تجربه خواهید کرد.
۹. انتظارات جامعه
لاغر باش! زیبا باش! ثروت و موقعیت خود را نشان دهید و سپس مورد ستایش قرار خواهید گرفت. همه اینها خیلی بی معنی است. وقتی خودتان را آنطور که هستید دوست دارید و میپذیرید، نیازی نیست خودتان را به کسی ثابت کنید.
تصاویر رسانهها از زندگی و افراد بینقص را باور نکنید. بیشتر این تصاویر دارای ادیت هستند و ما را به این باور سوق میدهند که همه ما باید بی نقص به نظر برسیم. وقتی خودتان، عیوب و همه چیز را دوست داشته باشید، احساس بیخیالی و آزادی واقعی را تجربه خواهید کرد.
۱۰. به اندازه کافی خوب بودن
همه ما دوست داریم خوب به نظر برسیم. اما معیاری برای اندازهگیری به اندازه کافی خوب بودن وجود ندارد؟ تا زمانی که از اینکه چه کسی هستید، کجا هستید و چقدر پیشرفت کردهاید احساس خوشحالی میکنید خوب است. این تمام چیزی است که باید به آن اهمیت دهید.
همه ما بیجهت نگران هستیم و بدبختی درونی برای خود ایجاد میکنیم. خواندن کتاب زیر میتواند به شما کمک کند کمی سبکتر و آسودهتر شوید!
اگر نتوانستیم بی خیال باشیم، چه کنیم؟
با دانستن تمام این نکات در مورد “چطور بی خیال بودن” گاهی ممکن است نتوانیم بی خیال و بی تفاوت باشیم؛ ما باید احساسات خود را به خوبی بشناسیم، گاهی عصبانی نیستیم و فقط دلخوری یا ناراحتی از کسی یا چیزی را داریم؛ و گاهی ناراحت نیستیم و صرفا به صورت آنی و لحظه ای عصبانی شده ایم. در حالت دوم بهتر است به اعصاب خود مسلط شده و خونسردی خود را حفظ کنیم.
البته پس از هر اتفاق ناخوشایند اگر نتوانستید بی خیال شده و نسبت به آن موضوع و اتفاق بی تفاوت باشید، اشکالی ندارد! به خود زمان بدهید تا آن را پذیرفته و آمادگی لازم برای بی تفاوت بودن را پیدا کنید.
با کسی که شما را ناراحت کرده و باعث عصبانیت تان شده است گفتگو کنید، اگر از گفتگو اجتناب می کند یا حرف های شما را نمی فهمد، با یک فرد آگاه در این باره صحبت نمایید یا به سراغ مشاور روانشناس بروید.
این کارها باعث می شوند راحت تر بتوانید او را ببخشید و نسبت به اتفاق پیش آمده بی تفاوت باشید. پس خودتان را به سبب آزاری که کسی به شما رسانده است بیشتر آزار ندهید و به جای افزایش سنگ های کوله پشتی خود، آن را خالی کرده و با فراغ بال به ادامه مسیر بپردازید.
نکات مهم برای بی خیالی طی کردن
لبخند زدن و خندیدن را تمرین کنید
مسائل را کمتر جدی بگیرید
تمرکز خود را از روی گذشته بردارید
با کسانی معاشرت کنید که باانگیزه و پرامید هستند
شادیهای کوچک خود را جشن بگیرید
نادیده نگرفتن آسیبها، عصبانیت و مشکلات، باعث میشود این دلخوریها در رفتار و کلامتان هم نمود پیدا کند.
زمانی که نسبت به آسیبها واکنشی نشان ندهید، پس از گذشت چند مدت، از اینکه دیگران نسبت به هر آسیب یا آزاری واکنش نشان میدهند متعجب خواهید شد و رفتارشان را غیر منطقی میبینید.
یادتان باشد که در این مواقع، اگر بخواهید جواب طرف مقابلتان را بدهید، با هر ضربهای که به او میزنید، یک ضربه هم به خودتان میزنید.
سخن آخر
راهکارها و تمریناتی برای تجربه حس بیخیالی وجود دارد که به ما در سپری کردن لحظاتمان کمک میکند.