شیک ترین مدل های مانتو با پارچه ی ابروبادی ؛ ایده برای دوخت مانتو ابروبادی
زود خالی شدن باتری گوشی علتش چیه ؟ شارژ باتری رو اینطوری زیاد کن
اگر برای فراموش کردن خاطرات بد تغییراتی در زندگی ایجاد کرده اید اما هر چقدر هم تلاش میکنید ذهنتان را نمیتوانید از حضور این خاطرات خالی کنید حتما این مقاله گروه موفقیت شادمگ را از دست ندهید. ما راهی برای محافظت از خود به شما یاد می دهیم تا به راحتی بتوانید روشهایی برای فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته را بیابید.
چرا باید خاطرات بد را فراموش کنیم؟
همه ما در زندگی با اتفاقات ناخوشایندی روبهرو شدهایم که تاثیر عمیقی بر روح و روانمان باقی گذاشتهاند. اتفاقات بد، تاثیر عمیقتری نسبت به خاطرات خوب در ذهنمان باقی میگذراند و گاهی منجر به ایجاد مشکلات روحی میشوند.
تاثیر منفی خاطرات بد، حتی زمانی که به یاد آنها نیستیم هم وجود دارد. شاید برایتان پیش آمده باشد که بودن در مکانی، یا موقع خاصی از سال بدون آنکه خودتان بدانید چرا، حالتان را بهم میریزد. وقتی عمیقتر فکر میکنید یادتان میآید که قبلا در زمان یا مکان مشابه، تجربهای تلخ و ناراحت کننده داشتهاید.
اگر خاطرات بد فراموش نشوند، مانع از رشد و حرکت ما و عدم احساس آرامشمان خواهند شد. تجربیات منفی از شکلگیری تجربه جدید و لذت بردن از موقعیتهای بعدی جلوگیری خواهد کرد. مادامی که ما در خاطرات منفی ذهنمان گیر کنیم، نمیتوانیم حال و آینده خوبی داشته باشیم؛ چرا که در گذشته ماندهایم. بنابراین میتوان گفت رهایی از خاطرات بد و منفی، نه یک امتیاز که یک الزام است.
شاید فیلم «درخشش ابدی یک ذهن پاک» را دیده باشید. بسیاری از ما هنگام دیدن این فیلم، دلمان خواسته است فناوری پاک کردن بخش خاصی از خاطرات واقعی باشد. اما آیا واقعا لازم است همه خاطرات بد را فراموش کنیم؟ اصلا به نظر شما فراموش کردن یک خاطره یا پاک کردن کامل آن از مغز امکانپذیر است؟
آیا میتوانیم خاطرات بدمان را فراموش کنیم؟
نمیتوان انکار کرد که تاثیر خاطرات منفی بسیار عمیق است. گاهی به یاد آوردن یک خاطره تلخ آنقدر عمیق ناراحتمان میکند که به خاطرش اشک میریزیم. اما نکته اینجاست که ما هرچقدر هم که تلاش کنیم، نمیتوانیم خاطراتمان را بهصورت کاملا فراموش کنیم.
نکته این است که ما باید یاد بگیریم حس منفی خاطرات بد را از خودمان دور کنیم و آنها را به یک خاطره عادی تبدیل کنیم. خاطرهای که به یاد آوردنش ما را دچار احساسات شدید نخواهد کرد.
درواقع فراموش کردن خاطرات بد به معنای پاک کردن آن نیست. فراموش کردن خاطرات بد یعنی قبول کردن آنچه که اتفاق افتاده است و پذیرفتن هرآنچه که انجام دادهایم. وقتی میتوانیم ادعا کنیم که خاطره بدمان را فراموش کردهایم که اگر به عقب برگردیم، باز هم همان مسیر را طی خواهیم کرد و بپذیریم که نمیتوانیم آنچه که به وقوع پیوسته است را تغییر دهیم.
اگر به چنین احساسی دست پیدا کردیم و درمورد خاطرات بد گذشتهمان به چنین بینشی رسیدیم، میتوانیم با قاطعیت بگوییم که ما موفق شدهایم خاطرات بدمان را فراموش کنیم.
چگونگی فراموش کردن خاطرات بد گذشته
مهم نیست گذشته چه بلایی بر سر شما آورده است به آینده امیدوار باشید در این احساس حقیقتی وجود دارد، چون این تنها یک پیام روایی از جهل و خوشبختی نیست شخصیت ما مجموع تمام اتفاقات زندگی خوب، بد … و حتی زشت است.
اتفاقات دردناکی که در طول زندگی متحمل شده ایم، می تواند در خاطرات ما وجود داشته باشد به روشی که حتی از آن آگاه نیستیم، حتی اگر احساس کنیم که ما به راه خود ادامه داده ایم.
روانشناسان به گذشته به عنوان یک کلید اصلی برای درک شخصیت فعلی تکیه کرده انداما سوالاتی که ما در این بخش از نمناک می خواهیم این است “می تواند خاطرات بد گذشته را برای همیشه حذف کرد؟ اگر اینطور است، چطور از شر این خاطرات بد خلاص شویم؟
چگونه خاطرات خود را پاک کنید؟
از شر چیزهای ملموس خلاص شوید:
اگر با خاطرات بد به طور پیوسته بمباران شده اید بخاطر چیزهایی که بالاجبار و پیوسته می بینید آنها را دور بریزید مثلا، اگر می خواهید بدانید چطور خاطرات یک رابطه بد را از بین ببرید، به اطراف خود نگاه کنید.
روی خاطرات بد تمرکز نکنید:
هر چه بیشتر روی چیزی تمرکز کنید که در واقع سعی دارید آن را فراموش کنید، احساسات منفی بیشتری خواهید داشت. حتی اگر تمرکز روی خلاص شدن از خاطرات بد باشد چون هنوز بر روی خاطرات ، ناخود آگاه متمرکز هستید.
برای اینکه واقعا این خاطرات بد را کنار بگذارید، باید از جلب توجه آن ها به خود صرف نظر کنید تمرکز خود را روی افکار و خاطرات مثبت تغییر دهید این قدرت را دارید که ذهن خود را آموزش دهید تا هر بار که احساس منفی می کنید به چیز شاد و زیبایی فکر کنید.
تغییر حافظه برای فراموش کردن خاطرات بد
برای پاک کردن یک حافظه بد، سعی کنید آن را به یاد بیاورید در حالی که از خودتان لذت می برید. برای این که این کار موثر باشد، باید درد را تحمل کنید و خاطرات را به یاد آورید و شخم بزنید بنابراین احساس خوشایند را مختل نمی کند این تمرین مثبت ذهن شما را به احساس شادی و آرامش در مورد حافظه بد می کشاند کاری را انجام دهید که شما را خوشحال کند
تنظیم احساسات و واکنش های خود نسبت به حافظه:
اگر چه نمی توانید رویدادهایی را که به شما خاطرات بد می دهند تغییر دهید، اما می توانید روش خود را تغییر دهید و نسبت به آن واکنش نشان دهید. هر بار که حافظه را به یاد می آورید، احساس استرس، ترس و اضطراب دوباره ظاهر می شود زیرا به ذهن و بدن شما گفته می شود که این احساس را در نتیجه این خاطره احساس کنند.
پس چطور می توان خاطرات را محو کرد؟ پیش از این هم در نمناک گفتیم که برای این منظور برخی تمرینات تنفسی را امتحان کنید تا به شما در آرامش کمک کند و اجازه دهید کل بدن شما آرام شود نفس عمیق بکشید و عمیق تر دم ، بازدم انجام دهید.
انجام توصیه های مذهبی :
آزاد کردن روح اساسا یک تمرین تزکیه نفس در ذهنتان است که به شما کمک می کند یک خاطره بد را رها کنید برای اجرای یک خبر رسمی، باید حافظه بد خود را به عنوان یک عکس تصور کنید. جزئیات مربوط به عکس را با تمام خاطرات منفی از تجربیات ضربه روحی که می خواهید فراموش کنید، اضافه کنید.
خاطرات بد را با خاطرات جدید جایگزین کنید:
اگر بتوانید ذهن خود را با تجربیات مثبت پر کنید، به از بین بردن خاطرات بد کمک خواهید کرد. خاطرات جدید شما جای خاطراتی را می گیرند که شما می خواهید فراموش کنید برای انجام این کار می توانید چیزهای مختلفی را امتحان کنید، مثل درگیر شدن با یک گروه جدید از مردم، انجام یک سرگرمی جدید در هنر و ادبیات و یا حتی یک شغل جدید می توانید به ذهن خود کمک کنید که بر فعالیت های جدید متمرکز بماند
این خاطرات را برای همیشه پاک کنید:
به یاد داشته باشید که خاطرات بد شما برای همیشه می تواند با کمک یک هیپنوتیزم انجام شود هیپنوتیزم، روشی صحیح و موثر برای حذف دائمی خاطرات ناخواسته از ذهنتان است هیپنوتیزم به ذهن نیمه هشیار شما کار می کند، به جای ذهن فعال و متفکر شما، که به پاک کردن حافظه از ریشه کمک می کند.
هیپنوتراپیست ابتدا یک وضعیت بسیار آرام را در ذهن و بدن شما ایجاد خواهد کرد و سپس آن ها با شما کار خواهند کرد تا واکنش خود را به حافظه تنظیم کنید، و آن احساسات منفی که به آن متصل هستند. در پایان، پس از پردازش احساساتتان حافظه بی ربط و فراموش می شود.
فراموش کردن حافظه ناخواسته:
با سرکوب حافظه انتخابی، این تصور وجود دارد که یک فرد می تواند به طور تعمدی یک حافظه بد را با روش های درمانی خاص مسدود کند. با این حال، این روش فقط یک حافظه را سرکوب می کند، به جای آن که آن را پاک کند، بنابراین به احتمال زیاد دوباره ظاهر می گردد.
فراموشی با مواد مخدر مانند میدازولام ،تریازولام و دیازپام می تواند به ذهن شما کمک کند خاطره هایی را از دست بدهید که می خواهید فراموش کنید فراموشی ناشی از دارو اغلب زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که بی حسی یک گزینه عملی به عنوان درمان برای بیمارانی است که تحت یک روش پزشکی آسیب دیده قرار دارند.
اختلال عملکرد مولکولی مغز:
ذخیره حافظه در نتیجه الگوهای سیناپسی مغز وجود دارد تغییر الگوی مکانیسم های مولکولی مغز شما می تواند وجود حافظه را به طور کامل مختل کند و در نتیجه چنانچه در نمناک اشاره شده است به وسیله ای موثر برای نحوه پاک کردن خاطرات تبدیل شود.
فرآیند یکپارچگی حافظه را متوقف کنید:
زمانی که یک خاطره را به یاد می آورید، آخرین باری را که این رویداد را به یاد دارید را به یاد می آورید و نه خود رویداد این بهترین زمان برای تنظیم حقیقت در حافظه شماست پس هرچه سریعتر از یاداوری خاطرات بد دور شده و این فرآیند را متوقف سازید.
تکنیک های کمک به خود را امتحان کنید:
EFTs، یا تکنیک آزادی احساسی، تمرین های خود کمکی را با استفاده از تکنیک فشار روانی برای کمک به رها کردن حافظه ناخواسته بدون استفاده از دارو انجام می دهند اما اندازه گیری موفقیت این روش ها دشوار است.
۱۵ روش علمی برای فراموش کردن خاطرات بد گذشته
بخش ۱: خلق الگوهای فکری سالم
۱. از چیزها و جاهایی که موجب برانگیخته شدن خاطرهها میشوند دوری کنید
دقت کردهاید وقتی به جای خاصی میروید یا دربارهی موضوع بخصوصی صحبت میکنید خاطرههای بد جلوی چشمهایتان رژه میروند؟ شاید درک نکرده باشید آنها چیزهایی هستند که باعث برانگیختگی خاطرههای بد میشوند. به عنوان مثال، شاید خاطرهی بد شما به حادثهای مرتبط است که در مدرسهی ابتدایی برایتان اتفاق افتاده است، و هربار که از کنار آن رد میشوید آنچه بر سرتان آمده است را به یاد میآورید. اگر مسیر جدیدی را پیدا و از عبور از خیابانی که مدرسه در آن واقع است اجتناب کنید، میتوانید اغلب اوقات ذهنتان را از آن خاطرهی بد دور نگه دارید و پاکسازی کنید.
– اگر قادر باشید به طور کامل از چیزهایی که خاطرات بد را برای تان تداعی میکنند اجتناب کنید، ممکن است نهایتا به طور کامل از ذهنتان پاک شود. دیگر دلایل کمی برای به یاد آوردن آن خواهید داشت، و همین که به زندگی ادامه میدهید آن خاطرهی بد را با افکار مهمتر جایگزین خواهید کرد.
– البته، همهی عوامل هم به طور کامل قابل اجتناب نیستند، و شاید نخواهید مسیر رفتنتان به محل کار را تغییر دهید، یا مجموعهی کتابهای علمی تخیلی تان را اهدا کنید، یا از گوش دادن به گروه موسیقی مورد علاقهتان دست بکشید چون آخرین باری که آنها را زنده تماشا کردهاید شبی بوده است که دوست سابقتان به شما گفته است بیا رابطهمان را تمام کنیم. اگر اجتناب از عامل محرک شدنی نیست، چه به خاطر اینکه تعدادشان زیاد است یا دوست ندارید به خاطرهها آن قدرت را بدهید، راههای دیگری هم برای مقابله با خاطرات بد وجود دارد.
۲. دربارهی خاطره آنقدر و تا زمانی فکر کنید که قدرتش را از دست بدهد
این مرحله برای بسیاری از آدمها کارساز است. اولین چند دقیقهای که چیز بدی را به خاطر میآورید، ممکن است شما را خلع سلاح کند و احساس اضطراب و درماندگی برایتان ایجاد کند. بهترین کاری که میتوانید بکنید احتمالا آن است که تا حد امکان از فکر کردن به آن جلوگیری کنید، اما سعی به سرکوب کردن خاطره میتوان به آن قدرت بیشتری بدهد مادامی که عملا در ذهنتان مکررا تکرار میشود.
به جای بیرون راندنش ازذهنتان، به خودتان اجازهی یادآوری آنچه اتفاق افتاده است را بدهید. تا زمانی که تندی و تیزیاش را از دست میدهد به فکر کردن دربارهاش ادامه بدهید. نهایتا، دیگر از آنهمه فکر کردن به آن دست خواهید کشید، و وقتی این اتفاق بیفتد، دیگر خاطرهای دردآور نخواهد بود. اگر خاطرات در ذهنتان سنگینتر شدند پس به یک پیاده روی طولانی بروید یا هر ورزش چالاکانه ای که دوست دارید انجام بدهید.
۳. تغییر خاطره را امتحان کنید
هر بار چیزی را به خاطر میآورید، آن خاطره اندکی تغییر میکند. مغز شما با جایگزین کردن اطلاعات کذب شکافهای ریز حافظهتان را جبران میکند. شما میتوانید از روشی که مغزتان کار میکند با جایگزین کردن قسمت های بد خاطرات با اطلاعات متفاوت بهره ببرید. نهایتا تغییر دیدگاه در شما اتفاق خواهد افتاد.
– عوض کردن بخشی از خاطره را که به شما احساس بدی میبخشد امتحان کنید. مثلا اگر وقتی در آب رودخانه افتادید احساس ترس و تنهایی را به یاد میآورید، سعی کنید آن خاطره را بازتصور کنید تا اینکه تمرکزتان بر روی این واقع شود که وقتی پدرتان شما را از آب نجات داد چه احساس فوقالعادهای داشتید.
– هر بار که دربارهی خاطرهای فکر میکنید، کمی متفاوت خواهد بود. اگر هر بار به جای موارد بد بر احساسات خوب تمرکز کنید، خاطره شروع به تغییر وضعیت دادن خواهد کرد. شاید از یک خاطره بد به خاطرهای عالی تبدیل نشود، اما قطعا آن قدرت آسیب رسانیاش را از دست خواهد داد.
۴. بر روی خاطرهّهای شادتر تمرکز کنید
گاهی مغزمان درگیر چالشهایی میشود که بیرون آمدن از آن دشوار است. اگر متوجه شدید بیش از حد درگیر خاطرات بد شدهاید، ذهنتان را تمرین بدهید به جای آن به سمت خاطرههای مثبت و خوب برود. آنقدر به خاطرهی بد وقت ندهید که خلق و خویتان را تغییر دهد یا باعث شود احساس اضطراب و نگرانی بکنید؛ بلکه لحظهای که به ذهنتان خطور میکند، تفکرتان را به خاطرهای شادتر عوض کنید. تا زمانی که به طور خودکار دیگر درگیر آن چالشهای ذهنی قدیمی نشوید به تمرین مثبت اندیشی ادامه دهید.
۵. یاد بگیرید در لحظه زندگی کنید
تمرین بیشتر توجه کردن به لحظههای حال را «ذهنآگاه» بودن مینامند.
این یعنی تمرکز بر اینجا و حالا به جای خیمه زدن روی گذشته یا با اضطراب انتظار آینده را کشیدن. ذهنآگاهی راهی عالی برای رهایی از استرس و لذت بیشتر بردن از زندگی است. به جای صرف کردن وقت و انرژی بابت نگرانی دربارهی چیزهایی که نمیتوانید تغییرشان بدهید، با واقعیتها کنار بیاید و فقط باشید و لذت ببرید.
– مراقبه را امتحان کنید. اکثر اشکال مراقبه همه به ذهنآگاهی مربوط میشوند. تمرکز کردن بر تنفس و رهاسازی ذهن از عواملی که موجب حواس پرتی میشوند نه تنها به تمرکزتان کمک می کنند بلکه نشان داده شده است که روحیهتان را در کل نیز بهبود میبخشد.
بخش ۲: داشتن نگرشی مثبت برای فراموش کردن خاطرات بد
۱. به آنچه از رویداد رخ داده آموختهاید فکر کنید
حتی وحشتناکترین تجربهها هم میتوانند چیزی به ما بیاموزند. ممکن است درک اینکه چه چیزی آموختهاید، مدت زمان زیادی طول بکشد، به ویژه اگر آن حادثه اخیر و جدید باشد. اما اگر بتوانید به گذتشه نگاه کنید و ببینید که از آن وضعیت و موقعیت چه خردی به دست آوردهاید، خاطرهی بدتان ممکن است شدت و آزاردهندگیاش را از دست بدهد. آیا میتوانید نکتهای را بیابید که پیشتر هرگز به آن توجه نکرده بودید؟
– یادتان باشد تجربههای منفی بخشی جداییناپذیر از زندگی هستند. تجربههای دشوار ما را قویتر میسازند و به ما کمک میکنند قدر عافیت را بدانیم. بدون آنکه هرازگاهی احساس بد داشته باشیم، نخواهیم توانست قدر لحظههای خوب زندگی را بدانیم.
– سعی کنید نعمتهایی را که در زندگی از آنها برخوردار هستید برشمارید. آنچه ممکن است در نتیجهی این خاطره از دست داده باشید، فهرستی از چیزهایی تهیه کنید که تا به امروز به خاطر داشتنشان احساس شکرگزاری و قدرشناسی میکنید.
۲. خاطرههای شاد جدید بسازید
با گذر زمان، خاطرهی بد به طور طبعی تا حدودی شروع به کمرنگ شدن میکند. شما میتوانید با بهرهی کامل بردن از زندگی و خلق خاطرات خوب برای پر کردن ذهنتان سرعت این فرایند را افزایش دهید. وقت صرف انجام کارهایی کنید که از انجامشان با آدم هایی که خوشحالتان میکنند بتوانید لذت ببرید. هرچه خاطرههایی که میسازید مثبت تر باشند، در دراز مدت خاطرههای منفی کم اهمیتتر جلوه خواهند کرد.
۳. سر خودتان را در زندگی شلوغ کنید
برنامهی کاری و زندگیتان را پر نگه دارید و ذهنتان را همیشه تحریک به فعالیت کنید، تا اینکه زمان کمتری برای پرداختن به افکار منفی داشته باشید. اگر تمایل دارید زمان زیادی را در خلوت خودتان بگذرانید، پس سعی کنید این را هدف خود قرار دهید که بیشتر با دوستانتان بیرون بروید، یا به خانواده و اقوام بیشتر سر بزنید. سر خودتان را با یک کتاب خوب گرم کنید، یا سرگرمی جدیدی اتخاذ کنید. هرچه زمان بیشتری را صرف نشستن و کاری نکردن کنید، احتمال آنکه به خاطرههای قدیمی بد بچسبید بیشتر میشود. پس سعی کنید سرگرمیهای جالبی برای خودتان درست کنید.
۴. از نوشیدن الکل و مصرف مواد اجتناب کنید
استفاده از مواد روانگردان میتواند اوضاع را بدتر کند، به ویژه اگر خاطرهی بد باعث اضطراب یا افسردگی شما شده باشد. الکل میتواند افسردگی، پرخاشگری، و اضطراب را افزایش دهد، به ویژه در کسانی که اخیرا این علائم را تجربه کردهاند. برای حفظ ذهنیت مثبت، بهترین کار محدود کرد یا خودداری کامل از استفادهی الکل و مواد مخدر است.
۵. سلامت خود را در اولویت امور قرار دهید
وقتی دچار افکار منفی میشوید، به یاد آوردن مراقبت و حفظ سلامتیتان کمی دشوار میشود. اما حفظ بدن در سلامت کامل تاثیر بسیار زیادی در نحوهی احساس و تفکرتان دارد. خوردن خوراکیهای مغذی، خواب خوب و کافی، و چند بار در هفته ورزش کردن در دور نگه داشتن خاطرات بد نقش بسزایی خواهد داشت. علاوه بر حصول اطمینان از برآورده شدن نیازهای اصلیتان، کمی وقت صرف رسیدگی به خودتان بکنید تا به تسکین اضطراب نشات گرفته از خاطرههای بد کمک کنید.
– رژیم غذایی متعادلی داشته باشید که شامل میوهها و سبزیجات فراوان، پروتئین خالص، غلات کامل و چربیهای سالم است.
– هدف خود را این قرار دهید که هر روز دست کم ۳۰ دقیقه ورزش کنید، حتی اگر فقط یک پیاده روی طولانی بعد از کار باشد.
– سعی کنید هر شب ۸ ساعت خواب کامل داشته باشید، چون خستگی مفرط میتواند به عواطف و احساسات حساسیت بیشتر از معمول بدهد و باعث شود نسبت به خاطرات بد آسیبپذیرتر بشوید.
بخش ۳: غلبه بر تجربههای تروماتیک
۱. خاطره را بپذیرید
به خاطرهها اذعان کنید و احساسات مرتبط با آنها را بپذیرید. درحالیکه این ممکن است ناکارآمد به نظر برسد، اما روانپاکسازی عنصر کلیدی فرایند التیام و درمان است. سرکوب کردن خاطرهای بد تنها باعث ظهور مجدد آن در لحظههای آتی زندگی میشود، و حتی با شدت بیشتر. به خودتان اجازهی احساس خشم، اندوه، خجالتزدگی یا حتی آسیب دیدن بدهید.
اگر نیاز است گریه کنید یا فریاد بکشید، این کار را انجام دهید. در نتیجهی آن به وادی دیگر احساسات پرتاب خواهید شد که در آن میتوانید با مشکلات و خاطرههای بد بهتر از زمانی که سعی میکردید دردها را نادیده بگیرید کنار بیایید.
۲. با کسی دربارهی آن صحبت کنید
به یک دوست یا عضو خانواده که به او اعتماد دارید رجوع کنید. سایر آدمها هم میتوانند نصیحت کنند، ماجراهای مشابه تعریف کنند، و حتی به شما اطمینان بدهند که احتمالا حادثهی رخ داده به آن وحشتناکی که شما در ذهنتان جلوهاش دادهاید نیست. در صورت امکان، با کسی صحبت کنید که به ماجرای رخ داده ارتباطی ندارد: این کار چشمانداز تازهای را که احتیاج دارید فراهم میآورد.
– به پیوستن به گروهی حامی و پشتیبان فکر کنید. کمی تحقیقات کنید تا گروه پشتیبانی در محلهتان پیدا کنید که به موضوع و مسئلهی پیش آمده برای شما میپردازد. گروههای پشتیبان و مشاوره زیادی این روزها وجود دارد که به مسائلی چون طلاق، ورشکستگی، بیماریهای مزمن، و… میپردازند.
– اگر از اینکه تجاربتان را با کس دیگری در میان بگذارید احساس راحتی نمیکنید، در یک دفترچهی شخصی در مورد آن بنویسید و آن را در مکانی امن نگه دارید؛ جایی که کس دیگری نتواند آن را بیابد.
۳. به کمک گرفتن از رواندرمانی فکر کنید
اگر احساس میکنید به بیش از یک دوست یا عضو خانواده نیاز دارید صحبت کردن با یک متخصص میتواند انتخاب درستی برای شما باشد. چون رابطهی پزشک-بیمار محرمانه است، نباید نگران سانسور کردن خودتان یا دچار احساس خجالت بشوید.
– یک درمانگر قادر خواهد بود به شما کمک کنند عوامل تحریک را شناسایی کنید و راههای غلبه بر آنها را یاد بگیرید.
– رفتار درمانی شناختی به کسانی که با تروما (روانزخم) دست و پنجه نرم میکنند کمک میکند. سعی کنید درمانگری را پیدا کنید که در این رویکرد تخصص دارد.
۴. سعی کنید بفهمید آیا دچار «اختلال استرسی پس از آسیب روانی» هستید
این اختلال ممکن است پس از یک تجربهی وحشتناک و زیانبار رخ بدهد، مانند آزار جنسی شدن، تصادف بدی داشتن، مورد تعرض خشونت آمیز قرار گرفتن، یا ابتلا به بیماری مهلک. برای افراد مبتلا به این اختلال، خاطرههای تروما (روانزخم) از بین نمیروند. این امر احساس اضطرابی همیشگی ایجاد میکند مبنی بر این که گویی آن وضعیت بد بازهم اتفاق خواهد افتاد. اگر فکر میکنید دچار چنین اختلالی هستید، مهم است که به دنبال کمک گرفتن باشید، چون چیزی نیست که خودتان به تنهایی بتوانید از عهدهاش بر بیایید.
– علائم PTSD شامل فلشبک، کابوس، و افکاری میشود که موجب هراستان میشود.
– ممکن است به لحاظ عاطفی احساس کرختی، افسردگی، یا اضطراب و نگرانی دائم کنید، و همواره احساس در معرض خطر بودن داشته باشید.
۵. به دنبال درمانهای خاص بگردید
اگر احساس میکنید در دام خاطرههای یک تجربهی تروماتیک گیر افتادهاید، درمانهایی وجود دارد که ممکن است کمک کننده باشند. این درمانها معمولا همراه با رواندرمانی استفاده میشوند تا بتوان به بهترین نتایج ممکن دست پیدا کرد. با روان درمانگر قراری بگذارید تا دربارهی این بحث بکنید که آیا یک درمان خاص ممکن است به شما کمک کنند نهایتا احساس رهایی از خاطرههای بدی را بکنید که بر کیفیت زندگیتان تاثیر گذاشته است.
– دارو ممکن است اولین درمانی باشد که بشود امتحان کرد. داروهای ضد افسردگی یا ضد اضطراب اغلب برای کسانی تجویز میشود که در رهایی از افکار منفی مشکل دارند.
هیپنوتیزم برای فراموش کردن خاطرات بد
به یاد داشته باشید که خاطرات بد شما برای همیشه می تواند با کمک یک هیپنوتیزم انجام شود هیپنوتیزم، روشی صحیح و موثر برای حذف دائمی خاطرات ناخواسته از ذهنتان است هیپنوتیزم به ذهن نیمه هشیار شما کار می کند، به جای ذهن فعال و متفکر شما، که به پاک کردن حافظه از ریشه کمک می کند.
هیپنوتراپیست ابتدا یک وضعیت بسیار آرام را در ذهن و بدن شما ایجاد خواهد کرد و سپس آن ها با شما کار خواهند کرد تا واکنش خود را به حافظه تنظیم کنید، و آن احساسات منفی که به آن متصل هستند. در پایان، پس از پردازش احساساتتان حافظه بی ربط و فراموش می شود.
برای این کار در ذهنت خاطره ای را که قبلاً اتفاق افتاده، انتخاب کن و این روش را از اول تا آخر روی آن انجام بده.
شیوه اجرای فراموش کردن خاطرات بد
در یک جای آرام دراز بکش. چشم هایت را ببند و آرام نفس بکش و سه بار بگو «من روی فکر و ذهنم مسلط هستم.» حالا به آن خاطره فکر کن؛ حتماً واجب نیست تمام جزئیات آن را به خاطر بیاوری. نگاه کن و ببین این موضوع از نظر متراژ فرضی چه قدر با تو فاصله دارد؟ رنگی است؟ حرکت دارد؟ واضح است یا مبهم؟ بزرگ است یا کوچک؟
در فکرت دست هایت را دور آن تصویر بگذار و فشار بده. باز هم بیش تر، آن قدر فشار بده تا کوچک شود؛ باز هم کوچک تر. طوری کوچکش کن که در دست هایت جا بگیرد؛ حالا حرکت آن را از بین ببر و به یک عکس تبدیل کن. سپس آن را در فکرت به فاصله پنج متری پرتاب کن. در واقع با فکرت به آن تصویر و خاطره، فرمان بده به اندازه ای که می خواهی از تو دور شود.
مطمئن باش مغز هم از این کار اطاعت می کند. حالا صدایش را ببند و آن را به فاصله ده متری بفرست. همراه با تنفسی آرام، تصویر را سیاه و کوچک تر کن و به فاصله صد متری بفرست. باز هم کوچک تر و سیاه ترش کن و به هزار متری بفرست. تصویر ذهنی بد را که کاملاً کوچک و ناپدید شده، باز ده کیلومتر دورتر از خودت پرتاب کن.
ادامه هیپنوتیزم برای فراموش کردن خاطرات بد
حالا چشم هایت را باز کن و با تنفس آرام به اطرافت نگاه کن. دوباره چشم هایت را ببند و به همان خاطره فکر کن و سریع تر از سری قبل آن را به فاصله ده متری بفرست، به صد متری، هزار متری؛ و زودتر از بار گذشته به فاصله ده کیلومتری بفرست. در واقع باید هر بار بتوانی سریع تر از دفعه قبل خاطرات بدت را به فواصل دورتر پرتاب کنی. حالا چشم هایت را باز کن. چند لحظه به خودت استراحت بده؛ و آرام نفس بکش.
دوباره چشم هایت را ببند و تمرکز کن. به موضوع فکر کن و سریع تر از قبل عمل کن؛ طوری که هر بار آن موضوع دورتر و دورتر برود. چند بار دیگر این عمل را پشت سر هم انجام بده تا آن خاطره در ذهن ات نابود شود. حالا آرام نفس بکش و زیر پلک های بسته ات به سمت چپ در جهت بالا نگاه کن. تصور کن که نوری می بینی. نور رفته رفته به تو نزدیک تر می شود؛ باز هم نزدیک تر. رنگ نور عوض می شود.
رگه هایی از نورهای قرمز، نارنجی و زرد را می بینی. نورها باز هم نزدیک تر می شوند؛ باز رنگ ها عوض می شود؛ سبز، آبی. دوباره عوض می شود؛ بنفش، صورتی؛ همه جای فکر و ذهن ات پر از نور بنفش و صورتی می شود. حالا آهسته سه بار تکرارکن «من روی فکر و ذهنم مسلط هستم.»
بدنت را آرام حرکت بده، دست ها و پاهایت را تکان بده؛ چشم هایت را باز کن. نسبت به موضوع چه حسی داری؟ حس جدیدت را با خاطره ی اولیه مقایسه کن. باید آن خاطره ی بد در ذهن ات خیلی کم رنگ تر شده باشد. به همین سادگی توانستی یک موضوع ناراحت کننده را از خودت دور کنی. شاید این تمرینات کمی سخت باشد، ولی ارزش آزاد شدن فکرت را دارد.
نکته
اگر دیدی آن خاطره هنوز وجود دارد، بدان که تمرین را صحیح انجام نداده ای. پس دوباره آن را از اول تکرار کن. حتی با یک بار تمرین درست و اصولی می توانی شاهد اثرات مثبت و ماندگار آن باشی. حالا سعی کن هر چه خاطره بد داری از طریق این روش تک تک از ذهنت پاک کنی و سلامتی روانی خودت را به دست آوری. اگر نمی توانی تمامی این مراحل را در ذهن ات نگه داری، از کس دیگری بخواه کمکت کند، تا انجامش بدهی؛ و یا با صدای خودت این مراحل را ضبط کن؛ بعد پخش کرده و به راحتی انجامش بده.
چقدر این مطلب برای شما مفید بود؟